چه زمانی باید از روش ایمپلنت پانچ استفاده کرد؟
کاشت ایمپلنت پانچ به طور فزایندهای در عمل عمومی روتین میشود، اما با آن تصمیمگیریهایی وجود دارد که باید هنگام معاینه بیمار قبل از مداخله جراحی اتخاذ شود. هنگام برنامه ریزی درمان یک مورد، ما باید استخوان موجود و کیفیت بافت نرم را ارزیابی کنیم و یک روش جراحی ترمیمی را برنامه ریزی کنیم. ملاحظات کلیدی شامل تعیین روش جراحی برای دسترسی به محل ایمپلنت است.
پس از به دست آوردن درک روشنی از بافت سخت و نرم موجود از طریق ارزیابی داخل دهانی، رادیوگرافی و اسکن CBCT، پزشک میتواند تعیین کند که آیا بازتاب فلپ یا یک روش جراحی بدون فلپ برای هر بیمار ایده آل است یا خیر. هر دوی این تکنیکهای جراحی مزایایی را ارائه میکنند و رویکرد باید بر اساس مقدار بافت چسبیده موجود در محل ایمپلنت و همچنین حجم استخوان تعیین شود.
هنگامی که بافت چسبیده حداقل است، یک روش فلپ به جراح اجازه میدهد تا لثه متصل بیشتری ایجاد کند و پاپیلای بین دندانی در محل ایمپلنت بهبود یابد. انعکاس فلپ لثه همچنین به پزشک این امکان را میدهد تا موقعیت نهایی ایمپلنت را در تاج استخوان با وضوح بیشتری ببیند. اگر به دلیل نامشخص بودن عرض یا ارتفاع برجستگی نیاز به تجسم استخوان در طول عمل جراحی باشد، انعکاس فلپ ایمنترین و قابل پیشبینترین روش است.
در مقابل، در روش ایمپلنت پانچ، از پانچ بافت برای دسترسی به استخوان از طریق لثه استفاده میشود و با از بین بردن برشهای بافت مخاطی، ناراحتی بعد از عمل را به حداقل میرساند. هر زمان که بافت مخاطی برش داده میشود، پروستاگلاندین و هیستامین آزاد میشوند که منجر به تورم و درد احتمالی بعد از عمل میشود. بنابراین، زمانی که پهنای کافی از لثه چسبیده در قسمت صورت محل ایمپلنت وجود داشته باشد، ممکن است یک روش بدون فلپ نشان داده شود که هر گونه نیاز به بخیه را از بین میبرد.
مزایای جراحی به روش ایمپلنت پانچ
مزایای بسیاری وجود دارد که جراحی به روش ایمپلنت پانچ را به یک عمل مورد نیاز پزشکان و بیماران تبدیل کرده است.
1. بهبود سریعتر بافت نرم:
جراحی به روش ایمپلنت پانچ از انعکاس بافت نرم جلوگیری میکند و ترومای جراحی را کاهش میدهد. در نتیجه، روند لازم برای التیام زخم، با فقدان اسکار و عوارض معمول آن در جراحیهای معمولی مانند باز شدن فلپ، حداقل است. عدم وجود بخیه در اکثر موارد به همان اندازه به بهترین ظاهر ناحیه جراحی بعد از عمل کمک میکند.
2. حداقل تداخل در جریان خون:
از آنجایی که روش ایمپلنت پانچ فقط به یک روزنه اساسی روی مخاط دلالت دارد، در مقایسه با آنچه در جراحیهایی با فلپهای بزرگ انجام میشود که مجبور میشوند به صورت گسترده طراحی شوند، برای جلوگیری از نکروز فلپ خون رسانی به سختی تحت تأثیر قرار میگیرد.
لازم به یادآوری است که عروقی شدن استخوان زیرین توسط سه منبع ضروری تعیین میشود: عروق بزرگ فوق پریوستئوم، شبکه عروقی رباط پریودنتال و عروق استخوان آلوئول. با عدم وجود دندان، شبکه رباط ناپدید میشود و به دلیل دو منبع دیگر، عروقی شدن تضمین شده باقی میماند. تحت این شرایط، انعکاس فلپ مستلزم از دست دادن خونرسانی عروق فوق پریوستئوم است، بنابراین عروقی شدن استخوان به عروق خود بستگی دارد، که در مورد استخوان قشر مغز منبع خون ضعیفی است.
در مواردی که با انعکاس فلپ موکوپریوستئوم اتفاق میافتد، این سطح معینی از تحلیل استخوان در طول بهبودی را نشان میدهد.
چندین مطالعه تأیید میکنند که تحلیل استخوانی که به دنبال جراحی فلپ انجام میشود، باعث کاهش عروقی میشود که نتایج زیبایی شناختی نهایی را تهدید میکند. بنابراین، یک مطالعه در سگها نشان میدهد، نسبت به مناطقی که روش ایمپلنت پانچ در آن قرار داده شده بود، عروقی بسیار غنیتر از ناحیهای که جراحی در آن مرسوم بود، نشان میدهد، بنابراین عروق بهتری را در مناطقی که در آن انجام میشد، انجام میداد.
در نتیجه، شواهد تجربی وجود دارد که در موارد بدون انعکاس فلپ، مخاط اطراف ایمپلنت عروقی تر است و ابعاد کاهش یافته است. همچنین به نظر میرسد کاهش کمتری از استخوان اطراف ایمپلنت را نشان میدهد، اما این هنوز به طور کامل ثابت نشده است.
3. کاهش خونریزی:
یکی از مهمترین مزایای جراحی ایمپلنت پانچ که هم پزشک و هم بیمار از آن استقبال میکنند، کاهش قابل توجه خونریزی حین و بعد از عمل است. انعکاس نکردن فلپ منجر به تخلیه خون بسیار کمتر و در نتیجه یک میدان جراحی تمیز میشود که مداخله را فراهم میکند و مدت زمان شما را کوتاه میکند.
این ویژگی جراحی کم تهاجمی آن را به ویژه در بیماران مسن همراه با پاتولوژیهای خاص (دیابت، نقص ایمنی) نشان میدهد که در آنها ضروری است که حداقل آسیب ممکن به بیمار وارد شود و عمل در کوتاهترین زمان ممکن انجام شود. از سوی دیگر و با توجه به روند کنونی پروتکلهای هماتولوژی که تمایل به سرکوب داروهای ضد انعقاد و ضد پلاکت قبل از جراحی ندارند، روش فلپلس برای درمان این بیماران بسیار ایمنتر است و از خطر خونریزی متوسط یا طولانیمدت جلوگیری میکند. مداخلات مرسوم که نیاز به اقدامات هموستاتیک موضعی دارند.
4. کاهش زمان جراحی:
عدم وجود فلپ و بخیه زدن، جراحی را بسیار ساده میکند و در اکثر موارد مدت آن را کوتاه میکند. با این حال، نباید فراموش کنیم که این نوع جراحی زمانی که از تکنیک بدون دید مستقیم استخوان ناشی میشود، نیاز به تمرکز ویژه دارد. به همین دلیل، برنامهریزی مداخله معمولاً نسبت به جراحیهای ایمپلنت معمولی به زمان بیشتری نیاز دارد.
قرار دادن ایمپلنت پانچ را ارزیابی کردند و تشخیص دادند که علاوه بر اینکه یک روش قابل پیشبینی است، در مدت زمان کوتاهتری نسبت به روش مرسوم و با میانگین 28 دقیقه طول مدت جراحی انجام میشود.
5. عوارض کمتر و افزایش راحتی بیمار:
همه مطالعات بر این امر توافق دارند که دوره پس از عمل در روش ایمپلنت پانچ در مقایسه با جراحی معمولی علائم بسیار کمتری دارد. از آنجایی که بیماران پس از عمل راحتتر هستند، از درمان نیز رضایت بیشتری دارند. مطالعات بررسی شده نشان داد روش ایمپلنت پانچ با کاهش آماری درد پس از عمل اندازهگیری شده با مقیاس آنالوگ بصری (VAS) همراه است.
6. نرخ بقای بالا:
در یک مطالعه اخیر، 174 ایمپلنت را در 121 بیمار با استفاده از روش ایمپلنت پانچ قرار داد و با گروه کنترلی که جراحی مرسوم برای آنها انجام میشود مقایسه کرد. آنها موفقیت، ایمنی و تغییرات استخوانی را ارزیابی کردند و پس از دو سال با روش ایمپلنت پانچ، 98.3 درصد موفقیت بیشتری یافتند. آنها نتیجه گرفتند که روش ایمپلنت پانچ قابل پیشبینی است و میتواند استخوان و سلامت مخاط اطراف ایمپلنت را حفظ کند.
محدودیتها و عوارض روش ایمپلنت پانچ
روش ایمپلنت پانچ محدودیتهای خاصی را نیز ارائه میکند که در زیر تحلیل میشوند:
1. یک تکنیک کور:
فقدان انعکاس فلپ و قطر کم باز شدن مخاط باعث میشود که میدان جراحی حداقل وجود داشته باشد، بنابراین دید بسیار محدود است و مانع از دید صحیح قشر، شکل تاج یا فرورفتگیها میشود. این امر باعث کاهش عوارضی مانند خراشیده شدن قشر مغز، کاشت بد ایمپلنت و زاویه بد آن میشود.
در نتیجه همه این موارد، ایجاد یک تشخیص صحیح قبلی، چه بالینی و چه رادیولوژیکی، و همچنین یک برنامه ریزی جراحی مناسب به منظور جلوگیری از بداهه سازی و عوارض حین عمل، اساسی خواهد بود.
علاوه بر انجام تحقیقات مختلف رادیولوژیکی به ویژه ارتوپانتوموگرافی و سی تی پرتو مخروطی که در آن ابعاد ناحیه مداخله دیده میشود، داشتن منابع بالینی مختلف برای تعیین پهنای تاج استخوان به منظور تصمیم گیری در مورد اینکه انجام دادن یا ندادن روش ایمپلنت پانچ بنابراین استفاده از کالیبر، فایلهای ریشه برای ارزیابی اندازه لثه، لمس تاج و غیره به تصمیم گیری در این نوع موارد کمک میکند. این محدودیتها باعث میشود که این تکنیک به جراحان مجربی محدود شود که میتوانند محدودیتهای ارائه شده را برطرف کنند.
2. خطر آسیب به ساختارهای آناتومیک:
محدودیتهای دید در نتیجه امکان آسیب رساندن به ساختارهای همسایه مانند قشر مغز، بهویژه قشر باکال، ریشه دندانهای کناری آن، اعصاب یا سینوس را دارند. با این حال، اگرچه این یک وضعیت کلینیکی نسبتاً مکرر در دستان بی تجربه است، مقالات بسیار کمی این شرایط را در نظر میگیرند جالب است که بعضی سریها در میان متغیرهای خود حضور آسیبها به سازههای دندان کناری را شامل میشوند که به تجربه جراح مرتبط است.
3. سختی لثه کراتینه شده:
در مورد نقشی که لثه کراتینه شده اطراف ایمپلنت و موفقیت آن در درازمدت ایفا میکند، اختلاف نظر وجود دارد. در حالی که نویسندگانی از این موضوع دفاع کردهاند که فقدان لثه کراتینه شده بر موفقیت ایمپلنت در دراز مدت تأثیر نمیگذارد، روندی که در حال حاضر بیشتر دنبال میشود این است که اگرچه ضروری نیست، اما میزان شکست بالاتر است، زمانی که لثه کراتینه شده در اطراف ایمپلنت کم باشد یا اصلاً وجود نداشته باشد.
4. عدم امکان جابهجایی ایمپلنت پانچ به دلایل زیبایی شناختی:
بلند نکردن فلپ و محدود کردن باز بودن فقط به چند میلی متر، انجام این تکنیک جراحی پلاستیک پریودنتال برای افزایش حجم بافتهای نرم باکال ایمپلنت یا بهبود وضعیت و حجم پاپیلا را بسیار دشوار میکند. این عملها باعث بهبود زیبایی شناسی توانبخشی میشوند و در عین حال ثبات طولانی مدت بافتهای نرم اطراف ایمپلنت را تضمین میکنند. به همین دلیل، در مواردی که حجم کمی از بافت نرم وجود دارد، بهتر است برای بهبود وضعیت بافتهای نرم اطراف ایمپلنت، جراحی معمولی انجام شود.
5. عدم امکان ارزیابی و درمان عیوب استخوانی:
به همین دلایل، دید کم مانع از ارزیابی صحیح تاج استخوان و تعیین وجود بینظمیهایی مانند شکستگی یا بندکشی میشود که ممکن است قرار دادن صحیح داخل استخوانی ایمپلنت را به خطر بیندازد. عیوب کرستال به همان اندازه شناسایی نمیشوند و نمیتوانند به درستی بازسازی یا منظم شوند.
بنابراین، در صورت مشکوک به آسیبهای استخوانی بالینی یا رادیولوژیکی، بهتر است با انعکاس فلپ ادامه دهید تا بتوانید ناحیه جراحی را به درستی ببینید و در صورت نیاز، فرایندهای بازسازی استخوان را اعمال کنید که ثبات طولانی مدت استخوان را تضمین میکند.
نتیجه گیری:
از مجموع آنچه تاکنون گفته شد، مشخص شد که روش ایمپلنت پانچ به سطح فنی بالایی دارد، و باید قبل از آن یک مطالعه جامع در منطقه برای مداخله، با یک کاوش بالینی و رادیولوژیکی مناسب انجام شود
روش ایمپلنت پانچ در ایمپلنتولوژی در مفهوم جراحی کم تهاجمی قرار میگیرد که در سالهای گذشته در رشتههای مختلف پزشکی مطرح بوده است. در ایمپلنتولوژی، این تکنیک امکان مداخله با حداقل تهاجم به استخوان و بافت نرم را فراهم میکند و زمان جراحی را کوتاهتر میکند و رضایت بیمار را بالا میبرد.
با این حال، این تکنیک از عوارض و محدودیتها مستثنی نیست. مانع اصلی روش ایمپلنت پانچ، محدودیت دید مته در حین کاشت ایمپلنت است، بنابراین خطر ایجاد جهات نادرست استخوان یا آسیب رساندن به ساختار همسایه نسبت به روش معمولی بیشتر است. عدم امکان بازسازی استخوان یا تکنیکهای دست زدن به بافتهای نرم، مزاحمت بزرگ دیگر این روش خواهد بود.
برای همه اینها، روش ایمپلنت پانچ باید به مواردی که به خوبی انتخاب شدهاند، محدود شود که در آن برنامه ریزی بالینی و رادیولوژیکی مناسب انجام شده است. بیمارانی که با داروهای ضد انعقاد درمان میشوند یا از نظر پزشکی در معرض خطر قرار میگیرند، میتوانند از این روش حداقل تهاجم بهرهمند شوند.